معرفی و خلاصه کتاب همه دروغ می گویند!

نویسنده : قبیله کتاب خوان اندازه

در یک روز معمولی اوایل قرن بیست و یک، انسان ها چیزی حدود ۲.۵ هزار میلیارد میلیون بایت داده تولید می کنند. و تک تک این بایت ها سر نخ های اطلاعاتی هستند:

  •  در یک غروب پنج شنبه زنی حوصه اش سر رفته و در گوگل به دنبال جک های مودب خنده دار می گردد.
  • مردی افسرده حال است و در گوگل دنبال نشانه های افسردگی می گردد.
  • مادری جستجو می کند: آیا پسرم نابغه است؟
  • پدری جستجو می کند: چطور دخترم را مجبور کنم وزن کم کند؟ و …

فضای وب دیگر به محرم اسرار افراد تبدیل شده و رد پای ما همه جا هست، اینکه کجا رفته ایم، چه چیزی جسته ایم و چه یافته ایم!

آنچه در بالا خواندید بخشی از کتاب «همه دروغ می گویند!» نوشته ست استیونز دیویدویتس است. آقای دیویدویتس که او را به عنوان یک متخصص داده می شناسند، این کتاب را با هدف معرفی راه های استفاده از داده های کلان (به ویژه داده های جستجو شده در گوگل) در علوم اجتماعی و رفتاری به عنوان یک روش علمی جهت شناخت بهتر انسان ها و انگیزه هایشان نوشته است. علاقه مندی او به این مباحث که باعث ورود و همکاری وی با گوگل نیز شد، به موضوع پایان نامه کارشناسی ارشدش در رشته اقتصاد برمی گردد، که خود این موضوع نیز یکی از روایت های جذاب این کتاب است.  

دلیل انتخاب این کتاب برای خلاصه سازی و بیان آن برای دوستانم در جلسات «قبیله کتاب خوان اندازه»، سبک روایت گری خلاق نویسنده در بیان مسائل علمی بود، به گونه ای که می توان آن را مانند یک رمان مطالعه کرد. موضوعاتی که در کتاب مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته سوالاتی است که دانستن پاسخ واقعی آنها کنجکاوی هر کسی را برمی انگیزد و آدم دوست دارد به بررسی و یافتن پاسخ آن پرسش ها در جامعه و اطراف خودش بپردازد.

این کتاب در هشت فصل تنظیم شده و در همه فصول ضمن بیان داستان های متعددی از روش های یافتن پاسخ سوالات محقق به کمک تحلیل داده های کلان حاصل از جستجو های انجام شده در گوگل و فضای وب، به بررسی ۴ دلیل اهمیت داده های کلان (بیگ دیتا) می پردازد:

 اول اینکه فضای وب امکان تولید و گردآوری داده های جدید و دست اول را به صورت مداوم فراهم می کند. به عنوان مثال تحلیل داده های حاصل از مسیر های پر رفت و آمد روزانه تاکسی های اینترنتی می تواند برای برنامه ریزی کاهش ترافیک شهری مورد استفاده قرار گیرد.

دلیل دوم که نام کتاب نیز از آن گرفته شده این است که داده ها دروغ نمی گویند! داخل کتاب مثال های فراوانی آورده شده که نشان می دهد میان آنچه که ما می گوییم (تصویری که از خود ارائه می دهیم) با آنچه که در عمل انجام می دهیم (خود واقعی مان) فاصله زیادی است، که البته چون در زمان جستجو در کادر سفید رنگ گوگل نیازی به ظاهر سازی نداریم، باعث می شود تحلیل این جستجوها بیشتر از نظرات شخصی ما منطبق بر واقعیت باشند.

سومین دلیل اهمیت داده های کلان امکان برجسته کردن و تحلیل عمیق تر بخشی کوچک تر از میان همه داده هاست. به عنوان مثال فکرش را بکنید که با تحلیل داده ها و بالارفتن نرخ جستجوی علایم یک بیماری ویروسی خاص در  یک شهر یا منطقه، چگونه می توان حتی زودتر از سیستم های درمانی و مراجعه حضوری افراد مشکوک از شروع گسترش یک بیماری مطلع شد! و یا بسیاری نکات دیگر که مثال های بیشتر آن را می توانید در این کتاب بیابید.

چهارمین و اخرین دلیل اهمیت داده ها، قدرت آن ها در انجام تحقیقات آزمایشی است که در اصلاح به آن A/B تست می گویند. برای درک بهتر این مورد به نمونه آزمایش زیر دقت کنید:

الف) آیا پهپاد اسنات بات می تواند نهنگ ها را نجات دهد؟

ب) آیا این پهپاد می تواند نهنگ ها را نجات دهد؟

بنظر شما اگر این دو تیتر را به افراد نمایش دهیم، بیشتر روی کدام گزینه (الف) یا (ب) کلیک خواهند کرد؟

شما روی کدام گزینه کلیک می کنید؟

اجازه بدهید معرفی و خلاصه کتاب را همین جا تمام کنم و شما را برای یافتن پاسخ این سوال به مطالعه و فصل ششم کتاب «همه دروغ می گویند» ارجاع دهم!

پی نوشت: 

ما در اندازه یک قبیله کتاب خوان داریم. در حال حاضر اعضای قبیله افراد خود تیم اندازه هستند، اما مشتاق پذیرش هم قبیله ای های جدید نیز هستیم 🙂  اگر به کتاب خوانی و اشتراک یادگیری های خود در جلسات گپ و گفت کتاب خوانی علاقه مند اید، از طریق واتساپ پشتیبانی ما رو مطلع کنید تا هم قبیله ای ها بتونن همدیگر رو پیدا کنن. مشتاق دیدار شما در دورهمی بعدی قبیله کتاب خوان هستیم.